۱۳۸۷ آذر ۳, یکشنبه

مرام ما / رفتار ما؛ نگاهی گذرا به هویت انجمن اسلامی پلی تکنیک (نخست: مدخل)

پس از اتفاقات خرداد ماه سال 85 و مسائل پس از آن، مجموعه انجمن اسلامی پلی تکنیک با سوالات و ابهامات متعددی از سوی اعضا و فعالین دانشجویی در نسبت میان مرامنامه و رفتار و عمل فعلی مجموعه مواجه گردیده است. یافت نسبت میان مرامنامه (مانیفست) و رفتار امروزی فعالین دانشجویی امری است که پرداخت به آن می تواند به بسیاری از سوالات پیش رو پاسخ گوید. مرام هر مجموعه ای (یا فردی) در مقام واقعیت و حتی حقیقت، رفتار و فعالیت های ایشان و به عبارتی نیات و نتایج حوزه عملی ایشان است. اگر امروز در سوال از مرام و مسلک امروزی انجمن اسلامی پلی تکنیک، کدامی و کجایی نامه و اساس مکتوب سراغ گرفته می شود، بی تردید پاسخ می تواند مشکلاتی را در پی داشته باشد. در این مطلب با توجه به شرایط ویژه جنبش دانشجویی و محدودیت های موجود تاملی کوتاه در باب درستی و انطباق ایده و نتیجه در انجمن اسلامی دانشجویان خواهیم داشت. در این نوشتار در پی تعلق دانی مرامنامه مجموعه ها، در نسبت میان مرامنامه دفتر تحکیم وحدت به انجمن اسلامی دانشجویان پلی تکنیک، مقید به بیان نگاهی جدید و قابل تعمیم می باشیم. بنابراین در ابتدای سخن ایرادات وارد در این حوزه را مسائل حل شده و پذیرفته شده به منظور پیشبرد مراد و منظور نوشتار در بیان نسبت میان مرامنامه و رفتار امروزی در تقدم بر یکدیگر و اصالت آن ها می دانیم.

انجمن اسلامی پلی تکنیک با قدمتی 45 ساله یکی از انجمن های اسلامی دانشجویان است که از اعضای نخستین دفتر تحکیم وحدت به شمار می رود. پس از انقلاب 57 مهمترین تحول حیات انجمن های اسلامی صورت پذیرفت و تشکل هایی که به ضعف و قوت در دانشگاه های مختلف شکل گرفته بودند به دور هم جمع شده و مجموعه دفتر تحکیم را شکل دادند. این مجموعه با تدوین مرامنامه که مبنای اساسنامه های انجمن های اسلامی دانشجویان قرار گرفت در نقش اتحادیه و محل تجمع آرا دانشجویان فعال انجمن ها قرار گرفت. نقش امنیتی دهه 60 این مجموعه با گذار از دوران نخستین پس از انقلاب و رفتارهای انقلابی ویژه دوران جنگ، ضرورت ادامه حیات خویش را در عمل بر رفتار منطبق بر هویت دانشجویی و فاصله گیری از تشکل رسمی بودن، یافت و همین امر محل تحولات منتهی به شرایط امروز گردید.

تشکلی که در دهه های 30 و 40 خودجوش و با مشی اپوزیسیونی در تقابل با حاکمیت -بدون هر گونه اساسنامه و مرامنامه ای- شکل گرفته بود، در سال 57 به پوزیسیون (در مرامنامه و اساسنامه) و راقب حاکمیت تبدیل گردید. سال های پس از جنگ شرایط متفاوتی را ایجاد می کرد تا دانشجویانی که فرمانپذیر و مجری حاکمیت بودند، به تغییر رفتار بپردازند. سال های قرابت با حاکمان در قالب بازوهای اجرایی کم کم به پایان رسیده بود و دانشجویان با فاصله گیری از قدرت و قریبان عرصه قدرت به غریبان این عرصه تبدیل شدند و شاید همین امر در چاره جویی ایشان موجب نزدیکی به دانشجویان و توجه به مفاهیم مورد پذیرش دانشجویان در رئوس 1. پذیرش آراء جدید و استقبال از تغییر، 2. پذیرش آراء عمومی و تاکید بر سنت دموکراتیک و بسط دموکراسی، 3. تلاش در مسیر آرمان های دیرینه ای چون آزادی، 4. دیده بانی جامعه مدنی و و نمایندگی خواست عمومی در حصول به مطالبات مورد نظر، 5. ارتباط با نخبگان و بستر سازی جریانی و بسته ای آگاهی بخشی، 6. نقادی قدرت و ساختار حاکمیت و 7. .... گردید.

سال های آغازین دهه 70 اگرچه مرامنامه تغییر نکرده بود ولی مرام اعضای انجمن چیزی دیگر بود. دیگر انجمن اسلامی دانشجویان پوزیسیون نبود و رفتار و عمل اعضای آن در وقادی ویژه دانشجویی در ارتباط با نخبگان در عرصه جامعه (دیده بانی جامعه مدنی) در نقد قدرت، ایشان را به رقیب حاکمیت (اپوزیسیون داخلی) مبدل ساخت و نقطه امن و بازوی اجرایی دیروز به موضوع امنیتی ملزوم کنترل تبدیل شد. در این دوران انجمن های اسلامی با تغییر نگرش جدی در مبانی اسلامی خود با حمایت از آراء جدید در حوزه دین و حمایت از نوگرایان دینی در معارضت و تضاد با مواضع حاکمیت به عنوان رقیب جدی و گاه مخالف سرسخت و اپوزیسیون قرار گرفت. این تفاوت های اساسی در حوزه معرفتی منجر به عمل و رفتار نقادانه و مخالفانه در برابر خواست حاکمیت گردید و فاصله ای را از مرامنامه نخستین موجب شد و با توجه به تثبیت جایگاه عینی و واقعی به معرفی مرامی نو و بیان غیررسمی مرامنامه حقیقی و شناخته شده گردید. رقابت در انتخابات ریاست جمهوری و حمایت از کاندیدای رقیب دستگاه حاکم در اجرای نقش دوران 70 نمایان ترین گواه این مقصود است.

اما مرام های جنبش دانشجویی که در هیچ نامه و مکتوبی نگاشته نشده بود، رقیب غیر واصل به قدرت را می طلبید و همین امر موجب گردید، بلافاصله ایشان به جایگاه وقاد و طالب چند روزه در ضعف حمایت شدگان رقیب حاکمیت که دیگر بخشی از حاکمیت و نشستگان خوان قدرت بودند که رخصت بهره مندی را به بزرگتر سپرده بودند، به اصرار بر نقادی و اضطرار مخالفت منجر گردد تا در حرمت شکنی عمال حاکمیت ضرورت حاذف و هادمِ مرقوبِ نخستین در حوزه نظری ایشان را به عمل اعتراضی و مخالفت صریح در شکل دهی اپوزیسیون غیرقابل برگشت در حوزه نظری منتهی گردد. در این مرحله عمل و رفتار جنبش دانشجویی جدای از رفتار انقلابی تابستان 78، به خروج از حاکمیت، عبور از طیفِ صاحب قدرت مرقوب و نهایت عدم پذیرش طیف پذیرفته شده نخستین در خواست براندازانه قانونی (رفراندوم) صورت پذیرفت. رفتارها و عمل سیاسی و دانشجویی سال های پیشین انجمن اسلامی پلی تکنیک و فعالین جنبش دانشجویی در تغییر اساسی نظری / ایدئولوژیک، حضور در رقابت عرصه قدرت، جدال با ساختار حاکمیت، عبور از عمل های درون ساختاری در حوزه تغییرات، خواست براندازی قانونی، عدم پذیرش شرکت و صحه گذاری بر عمل مفید حال حاکمان، تقابل رودررو با حاکمان و شعار بر حذف و هدم ایشان، پذیرش برخوردهای متناسب با مشی معاندان در پی فعالیت دانشجویی و حفظ جایگاه دانشجویی و ... ، بی تردید امروز ما را در جایگاهی قرار می دهد که نتوانیم بر اساس نیت پیدایش انجمن اسلامی (سال 42 پلی تکنیک) و یا تحکیم تشکیلاتی (پس از انقلاب 57) و نوزایش آن سخن بگوئیم. نوزاد سال های دور فعالیت سیاسی و دانشجویی، امروز با سپری کردن ایامی تلخ و شیرین به دوران بلوغ خود رسیده است جدای از خواست و نیات نزدیکان آن نوزاد دیروز در همت بر هندسه دانی و طب خوانی و ...، گذر ایام او را به تعلیم پذیرش واقعیت و تلاش در کشف حقیقت صرف نظر از ضعف و تخصص مطلوب عموم فراخوانده است تا نیاز جامعه و احتیاجات اطرافیان وادارنده سمت و سوی عمل و شکل دهنده هنر باشد و نهایتا رفتار او ترسیم کننده مرام او گردد.

با توجه به اینکه صحبت در این باره مجالی دیگر در پی اظهار نظر سایرین را می طلبد، به طرح ایده ای پراگماتیستی پرداخته و اصالت را به عمل و رفتار امروزی جنبش دانشجویی می دهیم و مرام و اساس نظری ایشان را شکل پذیر از سیر تاریخی چندین سال گذشته می دانیم که همین امر موجب می گردد که هویت بخشی انجمن اسلامی دانشجویان در فاهمه عموم و حتی در نامگذاری بر ایشان در حذف یا اضافه جز بر هویت نامی نخستین و دگرگونی ماهیت و کارکرد ابتدائی در صحه گذاری بر امروز بدانیم و حقیقت را ازآن واقعیت کنونی قلمداد کنیم.

در پایان گذری کوتاه که مدخل پاسخ به سوالات این روزهای دانشجویان بود، ادامه نخواهد یافت مگر با جسارت قلم و شجاعت پذیرش دیگران که امید است عموم فعالین اگر در همواری راه گام بر نمی دارند، به سنگ اندازی قصد نبرند تا شاید مسیری روشن تر بر جنبش دانشجویی گشوده گردد.

هیچ نظری موجود نیست: