۱۳۸۷ آذر ۲, شنبه

در باب دفن شهدا

پس از استقرار دولت نهم در راس امور اجرایی کشور و زمامت و مدیریت منتقدین فضای فرهنگی دانشگاه ها، بدیهی بود که اتفاقاتی غیر آکادمیک (مشخص بر 2 مولفه آزادی ستیزی و خرد گریزی) در بستر دانشگاه به وقوع بپیوندد. تاکیدات مکرر بزرگان و متنفذین ساختار حاکمیت جمهوری اسلامی بر اسلامی کردن دانشگاه ها، برنامه های شورای عالی انقلاب فرهنگی در تحمیل خواست حاکمیت بر رفتار دانشجویان را مطلوب نظر و مفید عمل مدیران جدید قرار داده بود تا با حمایت ویژه رهبری پیرامون اسلامی کردن دانشگاه مجموعه ای از اتفاقات را در چند سال اخیر شاهد باشیم. اتفاقاتی که در عدم پیشرفت در برابر خواست دانشجویان منجر به برخوردها و فشارهای فراوانی از تهدید و احضار تا بازداشت و شکنجه را بر دانشجویان موجب گردیده است. جدای از بازنشسته و اخراج کردن اساتید و تعلیق و ممنوع الورودی و اخراج دانشجویان و برخوردهای سلبی با دانشجویان، دخالت در حوزه شخصی دانشجویان در انطباق رفتار دانشجویان با ارزش های خود ساخته اسلامی نام، تغییر بافت فرهنگی دانشگاه و به ویژه خوابگاه ها، ممانعت از برنامه های جمعی دانشجویان و انحلال و تضعیف موقعیت تشکل ها مستقل دانشجویی، اتفاقات ویژه ای نیز در دانشگاه ها می بایست شکل می گرفت.

پس از 20 سال از جنگی که در بی درایتی و خیره سری حاکمان وقت به فاجعه و یادمانی تلخ در پذیرش هاله مقدس، عزیز عموم قرار گرفته بود، شهدایی گمنام هنوز بودند که می شد از آن ها مایه گذاشت و بسیاری از امور را در لوای نام آن ها به مقصد و غایت هدف رساند. حال اهمیتی هم نداشت که با سقوط دیکتاتوری همسایه و بازشدن باب هر جستجویی در آن سرزمین با نگاهی به مفقودین مُهر سرانجامی و معلومی گذاریم و پرونده شهدای گمنام را ببندیم. با توجه به اینکه در طول 20 سال پس از جنگ، شهدا مظاهری از اسلامیت در بستر ایدئولوژی جهادی – نظام عبادی و تکلیفی رسمی حاکمیت – معرفی شده بودند، در دانشگاه ها نیز می شد از آن ها در راستای سیاست اسلامی کردن دانشگاه ها بهره برد. آن روز که وجود یک مسجد در هر دانشگاه نتوانست به کمک حاکمان در حصول به اهدافشان باشد، ساخت یک یادمان و دفن چند شهید به عنوان پروژه ای سراسری در دانشگاه مدنظر و در دستور اجرا و عمل قرار گرفت.

به هر حال دولت انقلابی نهم با شعارهای اسلامی و قصد بر استقرار حکومتی اسلامی بر سر کار آمده بود. بنابراین پروژه دفن شهدا از دانشگاه شریف آغاز شد. اگرچه احتمال عدم شکل گیری اعتراضات گسترده در دانشگاه شریف، هدف آغاز دفن شهدا از این دانشگاه بود. ولی آخرین روزهای اسفند 84 در حالی که بسیاری از کلاس ها به پایان رسیده بود و بسیاری از دانشجویان در دانشگاه کاری نداشتند، دفن چند شهید گمنام موجی از اعتراضات گسترده را در دانشگاه موجب شد. اعتراضاتی که فراتر از دانشگاه شریف منجر به اظهارات فراوانی گردید. اگرچه اظهارات رهبری در پیام نوروزی 85 با همراه دانستن حرمت شکنان شهدا با بمب گذاران حرمین عسگرین و اهانت کنندگان به پیامبر احتمال ادامه پروژه اسلامی کردن دانشگاه ها از طریق دفن شهدا را بسیار زیاد می گردانید ولی اشتباه و توهم دولت نهم در یک شبه پیمودن بسیاری مسیرها در قصد دفن چند شهید گمنام در پلی تکنیک بدون جلب نظر دانشجویان منجر به اعتراضاتی شد که نه تنها دفن شهدا در پلی تکنیک را متوقف کرد بلکه موجب شد تا مدتی (19 ماه) این پروژه مسکوت بماند تا مقدم بر آن فضایی از سکوت و خفقان در دانشگاه ها ایجاد گردد و سپس این اسلامی کردن دانشگاه ها با همه برنامه ها و از جمله دفن شهدا پیگیری گردد. ملاحظات برخی از فعالین دانشجویی پس از موج سرکوب دانشجویان در پناه بردن به انفعال در سال 86 زمینه مناسبی را برای دفن شهدا از مهر 86 فراهم آورد. بنابراین دانشگاه های اصفهان، قزوین، شهید بهشتی، شهرکرد، شیراز، علم و صنعت، یزد، آزاد واحد کرج، همدان و شهید بهشتی میزبان شهدایی گمنام گردید. اگرچه تدبیر دفن شهدای گمنام در روزهای تعطیل و ایام نزدیک به تعطیلات ابتدایی و انتهایی دانشگاه در کنار شرایط خفقان ویژه ایجاد شده توانست به پیشبرد اهداف حاکمان و مجریان اسلامی کردن دانشگاه یاری رساند ولی اعتراضات دانشجویان مانع از سرعت و نهایی شدن این پروژه گردد و تردید را در اجرای آن در برخی دانشگاه ها چون تهران و پلی تکنیک تا امروز موجب شود.

اما دانشجویان و فعالان دانشجویی چرا به مخالفت با این طرح می پردازند. جنبش دانشجویی از دیرباز در احترام به ارزش های ملی و توجه به عزت و شرف ایرانیان نگاه ویژه ای داشته است. ولی سعی کرده است که این ارزش ها را در کنار استقلال دانشگاه و احترام به مفاهیم دانشگاهی داشته باشد. از آنجایی که دانشگاه محلی در احترام به علم و عقلانیت است به ترتب از شانیت شکل گیری آن یادمان متناسب در دانشگاه در احترام به بزرگان علم و دانش و تکریم و بزرگداشت اندیشمندان و دانشمندان بوده است و شهید با همه حرمت و کرامتش تناسبی با فضای دانشگاه نداشته و احترام به او در سطحی دیگر شکل می گرفته است. نام گذاری اماکن دانشگاهی و یادآوری شهدای دانشجو نیز تنها از مجرای دانشجو بودن ایشان در دانشگاه صورت می پذیرفته است. همچنین باید توجه داشت که در یادمان های مرسوم و معمول در بزرگداشت شهدا نیز شاهد دفن شهدا در سطح شهر و مکان های عمومی نیستیم و فقط یادمان های معقول و نام گذاری های متناسب صورت می پذیرد و قبرستان است که درخور دفن شهید است و جنازه آدمی محل دفنش در قبرستان است. حال او انسانی بزرگ و فرهیخته بوده باشد و یا اینکه فردی مضر به حال آدمیان. حال اگر در مورد شهدای فعلی که در دانشگاه ها دفن می شوند گمنامی و نبود حقیقی و نمادین بودن حضور وی در تکرار یک ارزش، در بازی با ارزش ها از سوی حاکمان، سیاستی ساری و جاری گردد، محل سخن و نوع استلال دیگری را می طلبد.

اگرچه حمایت چندین باره آیت الله خامنه ای و تکرار آن در ماه گذشته بی تردید انگیزه طرح مجدد دفن شهید در دانشگاهی ویژه چون دانشگاه تهران شده است. ولی دانشجویان تردید ندارند که این اقدام و دفن شهدایی گمنام علاوه بر مقاصد خاص در ایجاد سیمایی جدید از دانشگاه ها و اسلامی نامی دانشگاه ها (دانشگاه های اسلامی) در بهره وری انحصاری حاکمیت از جنگ 8 ساله و سرپوش گذاشتن بر سیاست های غلط جنگی و سوءاستفاده حزبی و گروهی در رسیدن به قدرت به اجرا در آمده است. حال در کنار دفاع از حریم دانشگاه رسالت های جنبش دانشجویی در جلوگیری از اغراض انحصارطلبانه و اقتدارگرایانه می باید در جلوگیری از سیاست های فعلی و تحمیلی نسبت به دانشگاه ایجاب می نماید که دانشجویان با تمام توان به اعتراض نسبت به سیاست های فعلی پرداخته و در برابر روند کنونی به مقاومت بپردازد.

حال با حضور دولت انقلابی نهم و توسل بیش از اندازه ایشان به مفاهیم انقلابی که در برخورد با دانشگاه در پی انقلاب فرهنگی است، در خواست بزرگان و متنفذین حاکمیت ایران و تاکیدات ویژه رهبری و مراجع تقلید، اسلامی کردن دانشگاه هدف انقلاب فرهنگی امروز دانشگاه ها قرار گرفته است و با توجه به روحیه ویژه دانشجویان در نقادی از اشتباهات حاکمان و مدیران و پاسخ گویی به قدرت نمایی های غیرعقلانی ایشان بدیهی می نماید.

در پایان باید توجه داشت که در قصه دفن شهدا در دانشگاه ها در چند سال اخیر شاهد اعتراضات خانواده ها و فرزندان شهدا بوده ایم که بی تردید این مسئله از باب نگرانی خانواده های شهدا در بازی حاکمیت با ارزش ها و احتمال حرمت شکنی شهدا در مسیر سیاست های کنونی می باشد که امید است با احترام به فضای دانشگاه و ارزش های ملی و سایر ارزش ها در کنار همدیگر شاهد بروز اتفاقات تلخ دیگر نباشیم.

هیچ نظری موجود نیست: